عکس بردیا و دلتنگیهای باباییش!!
صبح ها راس پنج و نیم، بردیا که قبلا ما رو بیدار کرده بغل میکنم و راه میبرم تا دلپیچه های معمولش کمی بهتر بشه.
ساعت 7 هم راه میفتم میرم سر کار.
اما کافیه یه نگاه به وبلاگ و این عکسش بندازم.
تا همون لحظه دلم براش بغل کردن و بوییدنش قنج بره. :)
+ نوشته شده در دوشنبه بیست و یکم اردیبهشت ۱۳۸۸ ساعت 14:14 توسط بابای نی نی
|