صبح ها راس پنج و نیم، بردیا که قبلا ما رو بیدار کرده بغل میکنم و راه میبرم تا دلپیچه های معمولش کمی بهتر بشه.

ساعت 7 هم راه میفتم میرم سر کار.

اما کافیه یه نگاه به وبلاگ و این عکسش بندازم.


تا همون لحظه دلم براش بغل کردن و بوییدنش قنج بره. :)