اولین فال حافظ
یکی از دوستای خانوادگی مامان بزرگ و بابا بزرگ یه خانواده بسیار جالب هستن.
مامانم میگه چیزی که برای این خانواده مهم هستش رفت و آمدهای خانوادگیشونه.
مثلا براشون خیلی مهمه که یه سری از مراسم سنتی مثلا شب یلدا با حضور تمام اقوام و آشنایانشون برگزار بشه.
به هر حال بابا میگفت ما الان ۶ ساله تو این مراسم شرکت میکنیم. میگفت حتی اون دو سالی که تهران نبودیم برای شب یلدا حتما میومدیم تهران.
بابا بزرگ و مامان بزرگ که خیلی وقته. شاید حدود ۳۰ سال که تو این مراسم هستند.
بزرگ خانواده که استاد ادبیات هستن. لطف میکنن و تو این مراسم برای همه فال حافظ میگیرن.
البته هر چند که فالها سفارشی هست اما کسی نمیدونه که قسمت هر کی چی میفته.
بابا میگه تو این سالها هر فالی که براش گرفتن کاملا درست در اومده.
خوب جناب استاد لطف کردن و برای منهم فال زیر رو گرفتن.
دانی که چیست دولت دیدار یار دیدن | در کوی او گدایی بر خسروی گزیدن | |
از جان طمع بریدن آسان بود ولیکن | از دوستان جانی مشکل توان بریدن | |
خواهم شدن به بستان چون غنچه با دل تنگ | وان جا به نیک نامی پیراهنی دریدن | |
گه چون نسیم با گل راز نهفته گفتن | گه سر عشقبازی از بلبلان شنیدن | |
بوسیدن لب یار اول ز دست مگذار | کخر ملول گردی از دست و لب گزیدن | |
فرصت شمار صحبت کز این دوراهه منزل | چون بگذریم دیگر نتوان به هم رسیدن | |
گویی برفت حافظ از یاد شاه یحیی | یا رب به یادش آور درویش پروریدن |
چون این اولین فال من بود شاهد غزل رو هم برام خوندن:
منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن | منم که دیده نیالودم به بد دیدن | |
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم | که در طریقت ما کافریست رنجیدن | |
به پیر میکده گفتم که چیست راه نجات | بخواست جام می و گفت عیب پوشیدن | |
مراد دل ز تماشای باغ عالم چیست | به دست مردم چشم از رخ تو گل چیدن | |
به می پرستی از آن نقش خود زدم بر آب | که تا خراب کنم نقش خود پرستیدن | |
به رحمت سر زلف تو واثقم ور نه | کشش چو نبود از آن سو چه سود کوشیدن | |
عنان به میکده خواهیم تافت زین مجلس | که وعظ بی عملان واجب است نشنیدن | |
ز خط یار بیاموز مهر با رخ خوب | که گرد عارض خوبان خوش است گردیدن | |
مبوس جز لب ساقی و جام می حافظ | که دست زهدفروشان خطاست بوسیدن |
امیدوارم که تو شب یلدای ۱۴۸۸ هم ایشون فال حافظ همه ما رو بگیرن و بخونن.
پ.ن.: بابام میگه که باید یه کاری کرد. چی بود اسمش کری پایت!!؟ کپی رایت!!؟ به هر حال بابام شعر ها رو از سایت http://fa.wikisource.org برام کپی و پیست کرده.
مرسی بابا